خاله گلنار پیرزن تنها و مهربانی بود که در یک خانهی قدیمی زندگی میکرد.
بخوانیدTag Archives: مهری طهماسبی دهکردی
قصه کودکانه «کی از همه قشنگ تره؟»
مورچه سیاه کوچولو توی باغ قدم میزد که چشمش به پروانه افتاد.
بخوانیدقصه کودکانه «اگر گربه را ببینم، سرِ دُمبشو میچینم»
گربه قشنگی بود به اسم زیتون که بیشتر وقتها روی پشتبامها و توی کوچهها راه میرفت
بخوانیدمجموعه شعرهای کودکانه/ مهری طهماسبی دهکردی / بخش پنجم
مجموعه شعرهای کودکانه
بخوانیدمجموعه شعرهای کودکانه/ مهری طهماسبی دهکردی / بخش چهارم
مجموعه شعرهای کودکانه / بخش چهارم / گفتگوی گل و خار /پروانهی قشنگ / گنجشک بی احتیاط / مرد آتش نشان / کتاب / پیشی گرسنه / لجبازی / یک دانه گندم / کبوتر پرشکسته / مگس / ایران / پارک محله ما / فصل پاییز / زمین (محیط زیست) را پاکیزه نگه داریم/ خانم خیاط
بخوانید