Tag Archives: مریم نشیبا

قصه صوتی کودکانه: یه قلب مهربون + متن فارسی قصه / به پرندگان و جانداران کمک کنیم / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 64#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-یه-قلب-مهربونه-همراه-متن-قصه

برف گوله‌گوله می‌بارید. سحر کوچولو کنار پنجره ایستاده بود و دعا می‌کرد که کاش برف بیشتر بباره تا همه‌جا سفید بشه. آخه مامان به اون گفته بود که اگه برف زیاد بباره، همگی باهم خانوادگی می‌رن برف‌بازی.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: هركسی باید در لانه‌ی خودش زندگی كند + متن فارسی قصه / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 63#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-هركسی-باید-در-لانه‌ی-خودش-زندگی-كند-به-همراه-متن-قصه

توی جنگل سرسبز قصه‌ی ما حیوون‌های زیادی (بچه‌ها) زندگی می‌کردند. حیوون‌های زیاد و جورواجوری مثل خانم موشه، خاله دارکوبه، عمو جغد پیر، کبوتر مهربون، دیگه جانم براتون بگه سنجاب‌های شیطون.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: هدیه تولد بابا سنجاب + متن فارسی قصه / به جای قهر کردن، دوست باشیم / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 62#

قصه صوتی کودکانه: هدیه تولد بابا سنجاب + متن فارسی قصه / به جای قهر کردن، دوست باشیم / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 62# 1

موش موشی و بچه خرس و جوجه اردک و سمورک یک روز صبح، خوشحال و خندان رفتند دم در خانه‌ی سنجاب کوچولو تا باهاش بازی کنند. ولی سنجاب کوچولو که خیلی ناراحت و بی‌حوصله به نظر می‌رسید

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: لاکی کوچولو و خانه‌ی نقلی‌اش + متن فارسی قصه / آفرینش تمام موجودات دلیلی دارد / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 61#

قصه-صوتی-مریم-نشیبا-لاکی-کوچولو-و-خانه‌ی-نقلی‌اش-به-همراه-متن-قصه

روزی روزگاری توی یه جنگل خیلی بزرگ و سرسبز، یه بچه لاک‌پشت کوچولو با مامان و باباش زندگی می‌کرد. بچه لاک‌پشت کنجکاو و بازیگوش قصه‌ی ما اسمش لاکی کوچولو بود.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: قانون جدید + متن فارسی قصه / قوانین و مقررات به زندگی ما نظم می‌دهد / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 60#

قصه صوتی کودکانه: قانون جدید + متن فارسی قصه / قوانین و مقررات به زندگی ما نظم می‌دهد / قصه‌گو: خاله مریم نشیبا 60# 2

یک روز صبح وقتی بابا خرسی نشسته بود روی صندلی چوبی شو داشت روزنامه می‌خوند، مامان خرسی رفت تو اتاق بچه‌ها و صداشون کرد و گفت: «قهوه‌ای، خاکستری، زود بیدار بشین. پاشین پاشین بچه‌های قشنگم صبح شده.»

بخوانید