این قصه قشنگ درباره دو همسایه است. دو پرنده که با هم روی یک درخت زندگی می کنند. با خواندن این قصه قشنگ یاد می گیریم که باید با همسایه ها مهربان باشیم . همسایه داری خیلی مهم است.
بخوانیدTag Archives: قصه کودکانه آموزنده
قصه آموزنده مایا، زنبور عسل: «زنبور کوچولو در زندان»
زنبور کوچولو داشت برای خودش پرواز می کرد که ناگهان زنبورهای وحشی او را دستگیر کردند و به زندان انداحتند. زنبور کوچولو فهمید که آنها می خواهند به کندوی عسل حمله کنند. برای همین ...
بخوانیدقصه آموزنده مایا، زنبور عسل: «زنبور کوچولو و ماجراهای خطرناك»
یک روز زنبور کوچولو کار بدی کرد. او تصمیم گرفت خودش به تنهایی به تماشای جنگل و مرداب برود. اما بعد فهمید که این کار خیلی خطرناک است و نباید تنهایی به جایی برود ...
بخوانیدقصه آموزنده مایا، زنبور عسل:«زنبور کوچولو و کرم پروانه»
زنبور کوچولو داشت میان گل ها پرواز می کرد که چشمش افتاد به یک موجود عجیب و غریب. اولش ترسید اما بعد فهمید که این موجود عجیب یک کرم بی آزار است و کم کم با او دوست شد ...
بخوانیدقصه آموزنده مایا، زنبور عسل: «زنبور کوچولو، عسل درست میکند»
مایا، زنبور کوچولو همراه با خانم معلم به میان گل های دشت می روند . خانم معلم به مایا نشان می دهد که عسل چطور درست می شود ...
بخوانید