روزی روزگاری، شاهزاده خانمی بود که در قصری زندگی میکرد. یکی از برجهای این قصر دوازده پنجره داشت.
بخوانیدTag Archives: قصه پریان
افسانهی گوی شیشهای / قصهها و داستانهای برادران گریم
زن جادوگری بود که سه پسر داشت و پسرها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
بخوانیدافسانهی شاهزاده خانم مالین / قصهها و داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، پادشاهی بود که تنها پسرش عاشق دختر پادشاه قدرتمند سرزمین همسایه شده بود. اسم شاهزاده خانم، مالین بود.
بخوانیدافسانهی خانهای در جنگل / قصهها و داستانهای برادران گریم
هیزمشکن فقیری در کلبهای کوچک در حاشیه جنگلی دوردست با همسر و سه دخترش زندگی میکرد.
بخوانیدافسانهی غار تبهکاران / قصهها و داستانهای برادران گریم
یکی بود یکی نبود، زن و شوهری با فرزند کوچکشان در دره ای زیبا، دوردست و خلوت زندگی میکردند.
بخوانید