چند سال پیش در آذربایجان پهلوان جوانمردی بود به نام «کوراوغلو». کوراوغلو پیش از آنکه به پهلوانی معـروف شـود، «روشـن» نـام داشت.
بخوانیدTag Archives: قصه های بهرنگ
داستان ۲۴ ساعت در خوابوبیداری (تهران 1347) / قصههای صمد بهرنگی
بعضیها خیال میکنند آن قدیمها دنیا گل و بلبل بوده و حالا بد شده است. ما که آن وقتها نبودیم. اما صمد بهرنگی بوده و اوضاع فقر و ثروت در شمال و جنوب «طهران» را خوب به تصویر کشیده! قصهها که فقط برای سرگرمی نیستند!
بخوانیدداستان یک هلو و هزار هلو / قصههای صمد بهرنگی
این قصه، قصه یک درخت هلوست. درخت هلویی که دلش گرفته و دلش نمیخواهد به باغبان هلو بدهد. چرا؟ قصهاش مفصل است. خودتان بخوانید.
بخوانیدداستان: افسانه محبت / قصههای صمد بهرنگی
عشق و محبت حتی مغرورترین آدمها را رام میکند. ببینید چطور عشق یک چوپان هم می تواند یک شاهزاده خانم را اسیر خودش کند.
بخوانیدسرگذشت دومرول دیوانه سر / قصههای صمد بهرنگی
اگر یک روز عزراییل یرای گرفتن جان انسان بیاید، چه کسی حاضر است جان خود را فدا کند و عمر خودش را به دیگری بدهد؟ این دقیقاً همان اتفاقی است که برای «دُمرُل دیوانه» پیش آمد.
بخوانید