خاله خرسه تازه از خواب زمستانی بیدار شده بود و دلش می خواست درودیوار خانه اش را رنگ بزنه. دوتا سنجاب مهربان به کمکش آمدند و رنگ زدن و ترکیب رنگ ها را به او یاد دادند...
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : قصه مصور
قصه کودکانه آموزنده: آرزوی کوچك ثريا و قلم جادویی
نمره های درسی ثریا کوچولو همیشه بد بود. برای همین، ثریا آرزو می کرد ای کاش یک مداد جادویی داشت تا نمره های خوبی بگیره. بالاخره ثریا به آرزوش رسید و یک مداد جادویی به دست آورد ...
بخوانیدقصه های کودکانه: عمو جنگلی و دوستان یکرنگ در دنیای حیوانات
عمو جنگلی پیرمرد مهربانی است که در جنگل کلبه ای دارد و از حیوانات مراقبت می کند و حیوانات هم او را خیلی دوست دارند ...
بخوانیدقصه کودکانه: دمم کو؟ ، عقل که نباشد جان در عذاب است …
یک روز حیوانات جنگل از خواب بیدار شدند و متوجه شدند که دم ندارند. یکی دم همه انها را دزدیده بود ...
بخوانیدقصه کودکانه، دامبو فیل پرنده، از مجموعه کتاب های والت دیزنی
یک روز یک لک لک نامه رسان یک بچه فیل گوش دراز را به سیرک آورد. اسم این بچه فیل دامبو بود و گوش هایش خیلی دراز بود. آنقدر دراز که می توانست با گوش هایش پرواز کند ...
بخوانید