این قصه قشنگ درباره دو همسایه است. دو پرنده که با هم روی یک درخت زندگی می کنند. با خواندن این قصه قشنگ یاد می گیریم که باید با همسایه ها مهربان باشیم . همسایه داری خیلی مهم است.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : قصه مصور
قصه کودکانه فانتزی «سرباز حلبی» + متن کامل + فایل صوتی
روزی روزگاری یک پیرمرد در مغازه اش مشغول ساخت سربازهای حلبی بود. او 25 سرباز حلبی ساخت اما یکی از آنها فقط یک پا داشت و همین سرباز یک پا، به قهرمان قصه ما تبدیل شد ...
بخوانیدقصه آموزنده مایا، زنبور عسل: «زنبور کوچولو در زندان»
زنبور کوچولو داشت برای خودش پرواز می کرد که ناگهان زنبورهای وحشی او را دستگیر کردند و به زندان انداحتند. زنبور کوچولو فهمید که آنها می خواهند به کندوی عسل حمله کنند. برای همین ...
بخوانیدقصه آموزنده مایا، زنبور عسل: «زنبور کوچولو و ماجراهای خطرناك»
یک روز زنبور کوچولو کار بدی کرد. او تصمیم گرفت خودش به تنهایی به تماشای جنگل و مرداب برود. اما بعد فهمید که این کار خیلی خطرناک است و نباید تنهایی به جایی برود ...
بخوانیدقصه آموزنده مایا، زنبور عسل:«زنبور کوچولو و کرم پروانه»
زنبور کوچولو داشت میان گل ها پرواز می کرد که چشمش افتاد به یک موجود عجیب و غریب. اولش ترسید اما بعد فهمید که این موجود عجیب یک کرم بی آزار است و کم کم با او دوست شد ...
بخوانید