مورچه کوچولو توی دام عنکبوت افتاده بود. پروانه کوچولو به کمک مورچه آمد و او را نجات داد. پروانه کوچولو نمی دانست که یک روز هم او به کمک مورچه نیاز پیدا می کند ...
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : قصه شبانه کودکانه
کتاب قصه کودکانه قدیمی: بچه اردک زشت
داستان یک جوجه زشت که همه فکر می کردند یک اردک زشت است. برای همین همه از او بدشان می آمد. اما سرانجام همه فهمیدند که اشتباه می کردند. چون پایان قصه نشان داد که هر موجودی به جایگاهی که شایسته آن است خواهد رسید
بخوانیدکتاب داستان جزیره اسرارآمیز: نوشته ژول ورن – جلد 17 کتابهای طلائی برای نوجوانان
مسافران یک بالن هوایی بر فراز دریا دچار حادثه می شوند و بالن آنها در جزیره ای دورافتاده و خالی از سکنه سقوط می کند.در ابتدا خود را تنها می یابند اما حوادثی که برایشان اتفاق می افتد کم کم به آنها می فهماند که تنها نیستند . بلکه یک نفر دیگر نیز در جزیره است و مراقب آنهاست...
بخوانیدقصه کودکانه خانم نی بِل: خرگوش مهربان مزرعه توت جنگلی
خانم نِی بِل یه خانم خرگوش مهربونه که به همراه سه تا بچه هاش در مزرعه شاه توت زندگی میکنه . تا اینکه یک روز بچه هاش مریش میشن ...
بخوانید