Tag Archives: قصه خردسالان

عروس رفته گل بچینه، قصه عاشقانه گل ها

عروس رفته گل بچینه، قصه عاشقانه گل ها 1

کسی که خطبهٔ عقد را می‌خواند، گفت: «عروس خانم! بنده وکیلم؟»یکی گفت: «عروس رفته گل بچینه.»عروس خانم رفته بود گل بچیند. عروس خانم این‌طرف باغ را گشت، آن‌طرف باغ را گشت؛ اما هیچ بوته‌ای گل نداشت. غنچه نداشت. عروس گفت: «حالا چی کار کنم، چی کار نکنم؟»

بخوانید