بایگانی/آرشیو برچسب ها : غول

روزی روزگاری در کشور ژاپن، مردی بود به نام «یوشی موتو». او خیلی قوی و شجاع بود و همیشه به فکر مردم بود. او یک سامورایی واقعی بود.

یکی بود، یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچ‌کس نبود. در کنار جنگل بزرگی، هیزم‌شکن فقیری زندگی می‌کرد. هیزم‌شکن پسر کوچکی داشت.

در روز گاری دور، پسر فقیری به نام جک با مادرش در روستا زندگی می‌کرد. یک روز مادر از جک خواست تا به بازار برود و گاوشان را بفروشد.

چند سالی بود که غول، باغش را گذاشته بود و برای دیدن یکی از دوستانش به شهری دور رفته بود.

قصه تصویری پادشاه و غول برای کودکان