- دبستان اندیشه...بفرمایید! - مگه نگفتم مدرسه رو هرچه زودتر خالی کنید؟ - هه... اون وقت جواب بچه های مردم رو چی بدیم؟ بچه ها مدرسه شون رو خیلی دوست دارن...
بخوانیدTag Archives: عروسک
شعر کودکانه: دوست قشنگ و کوچکم || عروسک قشنگم
شعر کودک: عروسک قشنگم، کنار من نشسته، نمیتونه بازی کنه، راه بره
بخوانیدقصه شب کودک: عروسک و آینه
داستان شب: روزی از روزها عروسکی پیش آینهای آمد و با او دوست شد. آینه از عروسک پرسید: «تا کی اینجا میمانی؟» عروسک گفت: «نمیدانم... تا هر وقت که تو دوست داشته باشی اینجا میمانم.»
بخوانیدداستان کودکانه: کالو، خرس سیاه دوستداشتنی || عروسکتو گم نکن!
داستان کودک: مغازۀ آقای پوری پر از همه جور اسباببازی بود. از قطعههای خانهسازی گرفته تا عروسکها و سواریها و کامیونها...روی یکی از طاقچههای مغازه یک خرس بزرگ قرار داشت. اسم این خرس کالو بود.
بخوانیدداستان خواب کودکان: سبیلو، گربهی پارچهای
داستان کوتاه: سبیلو، یک گربهی پارچهای بود. بهعنوان یک گربهی پارچهای، خیلی هم قشنگ بود. مادربزرگ سوزی، وقتی او فقط چهار سال داشت، سبیلو را دوخته بود. دوختنش زمان زیادی برده بود.
بخوانید