روزی روزگاری مرد هیزمشکنی در روستایی زیبا و خوش آبوهوا زندگی میکرد. مرد هیزمشکن در اسطبل خانهاش یک الاغ و یک شتر داشت. این دو حیوان ابزار کارش بودند و بهوسیلهی آنها روزگارش را میگذراند.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : شتر
قصه آموزنده داوینچی: شتر / مراقب غذا و استراحت حیوانات باشید
شترها اگر مال عربستان باشند یک کوهان و اگر آسیائی باشند دو کوهان بر پشت دارند. آنها همانقدر که در جنگیدن سریع هستند به همان اندازه هم در حمل بار، حیوانات مفیدیاند. شتر قصهی باید مال آسیا باشد. چون دو کوهانه است.
بخوانیدقصه های قشنگ فارسی: شتر گمشده / فریب دشمن را نخور!
حکایت کردهاند که در زمانهای خیلی قدیم، در نیزار دورافتادهای شیری زندگی میکرد. شغال و گرگ و کلاغی هم در نزد آن شیر میزیستند که جیرهخوار شیر بودند، یعنی هرگاه شیر طعمهای به چنگ میآورد، ابتدا خودش بهاندازهی کافی از آن طعمه میل میکرد و بعد بقیهی آن را برای شغال و گرگ و کلاغ بهجا میگذاشت
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: مهمان پرستو / داستان شتر مهربان
پرستو منتظر مهمان بود و برای پذیرایی کردن از او همهجا را آبوجارو میکرد. حیوانهای جنگل که فهمیدند پرستو منتظر مهمان است برای کمک کردن به او رفتند.
بخوانیدقصه کودکانه: شیر و دوستان حیلهگر || قصههایی شیرین از کلیلهودمنه
روزی از روزها شتری از کاروانش جا ماند و در جنگلی سرسبز سرگردان شد. شتر داشت اطرافش را نگاه میکرد که ناگهان غرش شیری دلوجانش را لرزاند. شیر از پشت بوتهها پرید جلوی شتر. شتر آنقدر ترسیده بود که فقط توانست بگوید: «س س... سلام جناب شیر!»
بخوانید