Tag Archives: دعوا

قصه کودکانه: دهکده‌ای که مردم آن هیچ‌وقت باهم دعوا نمی‌کنند

قصه-کودکانه-پریان-دهکده‌ای-که-مردم-آن-هیچ‌وقت-باهم-دعوا-نمی‌کنند

يك روز گربه‌ی وحشی به دیدن کالولو خرگوشه رفت و به او گفت: «نزديك لانه‌ی من يك دهکده وجود دارد که مردم آن هیچ‌وقت باهم دعوا نمی‌کنند.» کالولو گفت: «نه خير؛ هیچ دهکده‌ای وجود ندارد که مردم آن باهم دعوا نکنند.»

بخوانید

قصه کودکانه سایه خرس || به جای دعوا، آشتی کنیم!

قصه کودکانه سایه خرس || به جای دعوا، آشتی کنیم! 2

قصه کودکانه: یک روز صبح، خرس کوچولو قلاب ماهیگیری‌اش را برداشت و به کنار برکه رفت. یک کرم بزرگ پیدا کرد، آن را سر قلاب گذاشت و به برکه نگاه کرد. یک ماهی بزرگ دید و با خودش فکر کرد: «من باید این ماهی را بگیرم.»

بخوانید

داستان کودکانه: پسرها و مغز بادام || به‌جای اختلاف، صلح کنیم

قصه-کودکانه-پسرها-و-مغز-بادام

داستان آموزنده: روزی دو پسربچه باهم از جاده‌ای می‌گذشتند. در راه، بادامی روی زمین پیدا کردند. هردوی آن‌ها با سرعت دویدند تا آن را بردارند. یکی از پسرها بادام را برداشت. پسر دیگر گفت: این بادام مال من است.

بخوانید