یکی بود یکی نبود. آسیابان فقیری بود که همیشه دلش میخواست در نظر دیگران مهم جلوه کند. او کمی لافزن بود؛ اما چیزی نداشت که به آن افتخار کند. فقط دختری داشت که بینهایت زیبا بود.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : دروغ
داستان مصور کودکانه: لباس جدید پادشاه || پاداش راستگویی و تذکر
در زمانهای خیلیخیلی دور، پادشاهی بود که دلش میخواست همیشه لباسهای خوب بپوشد. خیاطهای مخصوص شاه، هرروز یک لباس تازه برای او میدوختند. روزی رسید که خیاطهای او دیگر نتوانستند لباسی با شکل تازه برایش بدوزند.
بخوانیدداستان تصویری کودکانه: شاهزاده خانم دروغگو
داستان تصویری کودکانه شاهزاده خانم دروغگو
بخوانید5 داستان آموزنده درباره دروغ گفتن
اگر همه خبائث در خانه ای نهاده شود، کلید آن خانه دروغ میباشد.
بخوانید