اشلی، خرگوش مهربون، سه تا دوست جدید پیدا کرده بود! تامی، سوفی و جاش! امروز اشلی داره با سوفی توی حیاط خونهی سوفی بازی میکنه!
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان 4 تا 7 سال
داستان کودکانه اولین روز مهدکودک جیمی
جیمی تازه پنجساله شده بود!! اون باید دیگه به مهدکودک میرفت!! جیمی برای این روز حسابی صبر کرده بود!
بخوانیدقصه کودکانه: هنوز نرسیدیم؟
جنی و جیمی خواهر و برادر دوقلو هستن!! اون روز صبح اونا خیلی هیجانزده بودن!! اونا تازه مهدکودک رو تموم کرده بودن و چون خیلی توی مهدکودک تلاش کرده بودن، قرار بود که بهعنوان جایزه به باغوحش برن!!
بخوانیدقصه کودکانه روز موهای خفن
در شهر نیویورک، پسر بامزهای زندگی میکرد که موهای خیلی عجیبوغریبی داشت. مردم محله میگفتند: این باورکردنی نیست! این موها عجیبترین موهایی هست که ما تابهحال دیدیم!!!
بخوانیدقصه کودکانه قشنگ چارلی برایس / پسری با موهای شپشی
این داستان چارلی برایس است. پسری که بیشتر از صد تا شپش توی موهای چرب و کثیفش همزمان به هوا میپریدند.
بخوانید