روزی روزگاری در سرزمین زیبایی در چین، امپراتوری زندگی میکرد که اگرچه پیر بود، ولی مرد خوب و مهربانی بود و مردم سرزمینش دوستش داشتند. امپراتور از حکومتش راضی بود؛ اما تنها چیزی که اوقاتش را تلخ میکرد...
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان های فارسی
داستان کارتونی رقص پریان
در زمانهای قدیم در قلمرو کورنوال، روی تپ ای به نام «گامپ» موجودات جادویی زندگی میکردند. پیرمردها و پیرزنها قصه میگفتند که چطور در شبهای مهتابی، پریها در جشن خودشون میرقصیدند...
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: زمستان بی پایان / برای وقت خواب کودکان
روزی روزگاری در دوردستها در پای تپهای، دختری زیبایی به نام السا در دهکدهی زراعی فقیری زندگی میکرد. او با پدر و مادر ناتنیاش زندگی میکرد. اما خودش خبر نداشت.
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: ساحره ی غیرعادی / برای وقت خواب کودکان
اسم من گودی برومستره و این قصهی غیرعادی منه. حدس میزنم که شما از داستانم خوشتون بیاد. بذارید از روزی شروع کنم که به بازار رفتم تا اولین چوبدستی خودم رو بخرم. آخه من اهل شهری هستم که تمام اهالیاش ساحره و جادوگر هستند.
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: ساعت جادویی / فنی ، دختر بی نظم و مغرور / با زیرنویس انگلیسی
این داستانِ «فَنی»یه که خیلی باستعداده. ولی به طرز ناخوشایندی بینظم و حتی کمی مغروره. - تو فکر کردی کی هستی که بهم میگی بینظم و مغرور؟
بخوانید