داستان موفقیت - ایپاب‌فا: دنیای کودکی

از کجا فهمیدی؟ / یک داستان انگیزشی

«همفری بوگارت» و «لورن باکال» در باشگاهی دور میزی نشسته بودند که «هری کوهن» مدیرکل شرکت فیلم‌سازی کلمبیا، به میز آن دو نزدیک شد

کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما دویست دلار کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.»

جک دو سیب داشت. سیب کوچک‌تر را به برادر کوچک‌تر خود فِرِد داد، فرد گفت: «جک، تو بی‌ادبی!»

یکی از سناتورهای معروف آمریکا، درست هنگامی‌که از در سنا خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم جان سپرد.

شیری گرسنه از میان تپه‌های کوهستان بیرون پرید و گاوی را از پای درآورد.