بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان انگیزشی

روزی یک کلاغ و یک خرس سوار هواپیما می‌شوند. وقتی هواپیما ارتفاع می‌گیرد و کمربندها باز می‌شوند، کلاغ از مهماندار یک لیوان نوشیدنی می‌خواهد.

پدر: «دوست دارم به انتخاب من با یک دختر ازدواج کنی.»  پسر: «نه، من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم.»

ساختمان کتابخانه انگلستان قدیمی بود و تعمیر آن نیز فایده‌ای نداشت. قرار بر این شد کتابخانه جدیدی ساخته شود.

دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند. هرکدام یک در دارند، ولی هیچ‌کدام پنجره ندارند.

به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانی، از روان‌پزشک پرسیدم: «شما چه طور می‌فهمید که یک بیمار روانی به بستری شدن در بیمارستان نیاز دارد؟»