«در آغوش مادر» قصه خرگوش کوچولویی است که فکر می کند بزرگ شده و می تواند به تنهایی زندگی کند. اما متوجه می شود که هنوز تجربه کافی برای زندگی مستقل را ندارد ...
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : خرگوش
قصه کودکانه خانهای کوچک درمیان برف – برگی از ادبیات بلغارستان
زمستان سردی بود.خرگوش بی خانمان به دنبال خانه و سرپناهی می گشت تا از سرما در امان باشد اما هرجا می رفت، دشمنان هم بودند و او را فراری می دادند. سرانجام خرگوش موفق شد خانه خرگوشی خودش را پیدا کند ...
بخوانیدکتاب قصه کودکانه: چهار خرگوش کوچولو به چیدن قارچ میروند
یک روز خرگوش ها با هم به چیدن قارچ رفتند. یکی از خرگوش ها قارچ بزرگی پیدا کرد و آن را برای خودش برداشت و از بقیه خرگوش ها جدا شد. در راه گرگ گرسنه ای او را تعقیب کرد و اگر کمک بقیه خرگوش ها نبود حتماً خوراک گرگ می شد. خرگوش قصه ما فهمید که همه باید با هم اتحاد و یکدلی داشته باشند...
بخوانیدکتاب قصه کودکانه: بزی به نام امیلی / قصه های مزرعه توت جنگلی
در مزرعه توت جنگلی بز قشنگی به نام «امیلی» زندگی می کند که به همه حیوانات شیر می دهد و همه او را دوست دارند. قصه امیلی را بخوانید...
بخوانیدقصه کودکانه قدیمی: بیچاره آقای نی بِل / قصه های مزرعه توت جنگلی
آقای نِی بِل خرگوش مریض شده و خیلی ناراحت است. چون قرار است نمایشگاه محصولات کشاورزی برگزار شود و او به علت بیماری نمی تواند شرکت کند. اما خانم خرگوش فکر دیگری دارد...
بخوانید