در این کتاب قصه کودکانه، ماجرای خرسی را میخوانید که خیلی به زور و بزرگی خودش مغرور شده بود. یک روز آقا خرسه، در حالی که یک سیب بزرگ در دست داشت، از خانهاش بیرون آمد.
بخوانیدTag Archives: خرس
قصه کودکانه: بهترین سرگرمی || مدرسه رفتن چقدر خوبه!
توماس، جوجو و خرس کوچولو باهم به مدرسه میروند. خرس کوچولو کتابها را میآورد، توماس مدادها و یک کاغذ و جوجو هم یک پاککن را با خود میآورد.
بخوانیدقصه کودکانه: آوازهای روزانهی پو || وینی پوه، خرس بامزه
وقتی خورشید سلام میکند، پو رختخوابش را مرتب میکند. او بینی خود را تکان میدهد و به پنجههایش [دست] میمالد،
بخوانیدقصه صوتی_تصویری کودکانه: وقت خواب خرس
قصه صوتی کودکانه: وقت خواب خرس
بخوانیدداستان مصور کودکانه: خواهران مهربان || خوشرفتاری با بزرگسالان
اسم من کتی است. من و خواهرم سوسن هردو در کلاس سوم هستیم، و چون یکدیگر را خیلی دوست داریم همیشه درسهایمان را باهم حاضر میکنیم
بخوانید