بایگانی/آرشیو برچسب ها : خرس

اون روز صبح آقا خرسه داشت چیدمان خونه‌اش رو عوض می‌کرد! اون می‌خواست برای تنگ ماهی‌ای که تازه خریده بود، چند تا ماهی از رودخونه بگیره!

این داستان بامزه‌ی آقای وزغه که یک روز با شادی داشت از روی جاده می‌پرید که یهو با بزرگ‌ترین ترسش روبرو شد. یک خرس قطبی بزرگ اون طرف جاده نشسته بود.

خرس‌ها انواع مختلف دارند. بعضی از آن‌ها در مناطق معتدله زندگی می‌کنند و رنگ سیاه و خاکستری دارند و پشم تنشان کوتاه‌تر است. خرس‌ها بسیار باهوش و پرزور هستند و حیوانات کوچک‌تر از خودشان را شکار می‌کنند و می‌خورند.

خرس کوچولویی در یک جنگل زیبا زندگی می‌کرد، یک روز بازی‌کنان از جنگل بیرون آمد. ناگهان چشمش به یک قطار افتاد که روی ریل‌های راه‌آهن در کنار کوه ایستاده بود.

کی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ‌کس نبود. روی زمین، خانه‌ها، درخت‌ها، فقط برف بود و برف. توی آسمان هم یک خورشید درشت بود. یک خورشید که سعی می‌کرد همه برف‌ها رو آب کند اما زورش نمی‌رسید.