آی قصه، قصه، قصه یک قصۀ پیوسته قصۀ اون عم قزی کفشهای او قرمزی همانکه یک نوه داشت اون رو خیلی دوست میداشت زندگی میکردند باهم خوشحال و شاد و بیغم
بخوانیدTag Archives: حسنی
شعر کودکانه: حسنی بلا میشه یک آقا
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود حسنی میخواست بزرگ بشه زود همیشه میرفت پیش مامانی بهش میگفت: آیا میدانی من کی میشم مثل بابا برای خودم میشم یک آقا؟
بخوانیددو داستان کودکانه: پرواز لک لک و لاک پشت || حسنی و ماجرای سیب زمینی پخته
این کتاب دوتا قصه قشنگ داره. اولیش، قصه قدیمی پرواز کردن لاک پشت با لک لک هاست و دومی هم قصه آتش بازی حسنی است که با این کارش خانه را به آتش کشید: بچه ها با آتش بازی نکنید!
بخوانیدکتاب داستان کودکانه: عاقبت شیطنت حسنی
حسنی بچه شیطانی بود که همیشه به مردم آزاری مشغول بود و حرف هیچکس را گوش نمی کرد.
بخوانیدشعر کودکانه: حسنی ما یه بره داشت /قصه ای به زبان شعر کودکانه
حسنی ما یه بره داشت بره شو خیلی دوست می داشت بره چاق توپولی، زبر و زرنگ و توقولی
بخوانید