فهرست قصه های این مجموعه: 1- جیرجیرک آوازخوان 2- چاه و منار 3- در دیزی بازه، حیای گربه کجاست؟ 4- من آرزو دارم 5- مومو و نمدی
بخوانیدTag Archives: تنبلی
افسانه های مغرب زمین: کوتوله بیشهزار / عاقبت تنبلی
یکی بود یکی نبود. پسرک کشاورزی بود به نام «تام» که خیلی تنبل بود و علاقهای به کار کردن نداشت. تام نزد مرد ثروتمندی کار میکرد؛ اما او بهجای کار کردن، از صبح تا شب روی سبزهها دراز میکشید و استراحت میکرد.
بخوانیدقصه کودکانه پیش از خواب: نخودک تنبل / تنبلی کار خوبی نیست!
یکی بود، یکی نبود. یک نخودک بود که خیلی تنبل بود. میخورد و میخوابید و دست به هیچ کار نمیزد. همهی کارها را ننهاش میکرد. هرچه ننهاش میگفت: «نخودک، بلند شو از خانه بیرون برو، کاری بکن، نانی به خانه بیاور»، به گوشش فرونمیرفت.
بخوانیدقصه کودکانه: کوکوی تنبل | تنبلی خیلی زشته!
خانم کوکو یک فاختهی قشنگ و ناز بود. یک سال بهار، کوکو یک تخم گذاشت. یک تخم سفید قشنگ؛ اما او نمیدانست که چطور باید از تخمش مواظبت کند؛ به خاطر همین، تصمیم گرفت پیش مرغ پر سیاه برود و از او راهنمایی بخواهد.
بخوانیدقصه کودکانه: آدم آهنی جادویی درباره دانش آموز تنبلی که دوست نداشت مشق بنویسید
دانشآموزی بود که درسومشق را دوست نداشت. دانشآموز تنبل همیشه پیش خودش میگفت: «کاشکی یک آدمآهنی داشتم تا همیشه تکالیفم را انجام میداد!»
بخوانید