همهجا تاریک است و من هیچچیز را نمیبینم. من نمیدانم چه چیزی اینجا، آنجا، یا هر جای دیگر هست. اما... صبر کن. من میتوانم شبها هم شجاع باشم.
بخوانیدTag Archives: ترس در کودکان
داستان کودکانه: بِنی نمیتواند بخوابد || غلبه بر ترس
داستان کودک: یک شب بنی نمیتوانست بخوابد. چون نگران بود. او میترسید که زیر خانهشان یک کوه آتشفشان وجود داشته باشد. او میترسید که یک مار کبرا در گاراژ وجود داشته باشد.
بخوانیدداستان زیبا و آموزنده: ترس از تاریکی || قصه شب برای کودکان
یکی بود یکی نبود، همون خدای مهربون، برای همه همزبون، دختر کوچولویی را به زنوشوهری هدیه داد. پدر و مادر اسم اونو پَری گذاشتند، چون اون مثل یه پری زیبا بود.
بخوانیدقصه مصور کودکانه: خوابهای ترسناک ته صندوقخونه / چطور نترسیم؟
هرشب یک خواب ترسناک از کمد گنجه بیرون میآمد و حسابی مرا میترساند. یک روز تصمیم گرفتم حقش را کف دستش بگذارم و حسابی او را بترسانم...
بخوانیدقصه کودکانه و آموزنده: خواب ترسناک پو : وینی پو کابوس میبیند
شب که شد، وینی پو خوابید و یک خواب ترسناک دید. گُنده فیل آمده بود تا او را بخورد. اولش پو خیلی ترسید اما بعد فهمید نباید از خوابها بترسد. چون خواب، واقعی نیست...
بخوانید