روزی روزگاری، روستایی فقیری بود که یک شب کنار اجاق کلبه فقیرانهاش نشسته بود و از سر بیکاری آتش آن را به هم میزد. همسرش هم مشغول نخریسی بود.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : تام بندانگشتی
سلطان ریش بزی: مجموعه قصه های آموزنده برادران گریم / جلد 33 کتابهای طلایی برای نوجوانان
پادشاه دختری داشت و می خواست دخترش را شوهر دهد اما شاهزاده خانم آن قدر خودخواه بود که همه خواستگاران را مسخره می کرد. یک روز پادشاه قسم خورد که دخترش را به اولین شخصی که از پنجره قصر ببیند بدهد ...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: تام انگشتی فسقلی + متن کامل و فایل صوتی سوپراسکوپ
پدر و مادر تام هیچ بچه ای نداشتند. برای همین آرزو داشتند یک بچه داشته باشند، حتی اگر قدش به اندازه یک انگشت باشد.اتفاقاً همینطور هم شد و تام انگشتی فسقلی به دنیا آمد. تام ماجراهای زیادی داشت. حالا اینجا هم می تونید قصه تام رو بخونید و هم به صدای داستان گوش بدید...
بخوانید