بایگانی/آرشیو برچسب ها : برف

قصه صوتی کودکانه: خاله برفی و سوپ هویج / مریم نشیبا

قصه-صوتی-کودکانه-خاله-برفی-و-سوپ-هویج-مریم-نشیبا

خاله‌‌‌برفی چند تا هویج چید تا با اونها سوپ هویج درست کنه. موش کوچولو سر راه، خاله‌‌برفی رو دید و از او یه هویج خواست. خاله‌‌‌برفی با مهربونی یه هویج به موشی داد. موشی هویج رو تیکه‌‌‌تیکه کرد و به بچه‌‌هاش داد...

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: پنبه های سرد / مریم نشیبا

قصه-صوتی-کودکانه-پنبه-های-سرد-کاور

زمستان شده بود و پدر و مادر علی، آقای لحاف‌‌دوز را به خانه بردند تا برایشان لحاف بدوزد. علی نگاهش به آسمان افتاد و دید که آسمان هم، مثل پنبه‌‌های لحاف‌‌دوز، پر از پنبه شده است. او دستش را بالا برد تا پنبه‌‌های آسمان را بگیرد.

بخوانید

قصه مصور کودکانه: آدم‌ برفی و قلب اسرارآمیز | مادربزرگ همیشه به یاد ماست

کتاب قصه مصور کودکانه آدم‌برفی و قلب اسرارآمیز (9)

برف تمام جنگل را سفیدپوش کرده بود. گلبهار، بیرون کلبه روی برف‌ها زانو زده بود و برف‌ها را جمع می‌کرد تا کار ساختن آدم‌برفی را تمام کند. او خیلی غمگین بود. توی دل کوچکش یک غصه داشت، یک غصه‌ی بزرگ. او دلش برای خانم‌باجی، برای مادربزرگ مهربانش تنگ شده بود.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: پارو و جارو و برف اول زمستان | هر ابزاری برای کاری خوب است!

قصه-شب-کودک-پارو-و-جارو-و-برف-اول-زمستان

روزی از روزها که فصل پاییز کم‌کم داشت تمام می‌شد، یک پارو به حیاط خانه‌ای رفت. پارو گوشه‌ی حیاط ایستاد و نگاه کرد. او دوست داشت هر چه زودتر آنجا کار کند تا همه دوستش داشته باشند. پارو توی این فکرها بود که از آن گوشه‌ی حیاط صدایی را شنید: «تو اینجا چه‌کار می‌کنی پارو؟ مگر چه خبر شده؟»

بخوانید

قصه صوتی کودکانه : کی از همه پرزورتره؟ || قصه گنجشک کوچولو

قصه-صوتی-قدیمی-کی-از-همه-پرزورتره؟کاور

یکی بود، یکی نبود. یه گنجشک بود. یک گنجشک کوچولو که تازه یک بهار و یک تابستان و یک پاییز از زندگی‌اش گذشته بود؛ این بود که گنجشک کوچولو هنوز برف ندیده بود، یخبندان ندیده بود، از سرما نلرزیده بود...

بخوانید