بایگانی/آرشیو برچسب ها : باهوش

قصه کودکانه قدیمی: اردک باهوش و بچه سنجاب‌های کوچولو

کتاب قصه کودکانه دونالد داک اردک باهوش والت دیزنی (1)

«آقا اردکه، آقا اردکه!» این کلمات با صدای تندوتیزی به گوش آقا اُردکه خورد و او را -که بر روی ننو لم داده و حرکات همسایگانش را تماشا می‌کرد- از خواب شیرین بیدار کرد. همسایگان آقا اردکه، در جلویش حلقه زده بودند.

بخوانید

داستان آموزنده: نیلوفر و گوساله‌ ی سفید / دختر باهوشی که کشورش را نجات داد

داستان آموزنده: نیلوفر و گوساله‌ ی سفید / دختر باهوشی که کشورش را نجات داد 1

سال‌ها پیش، الجزایر با کشور دیگری در جنگ بود. دشمن بر آن‌ها چیرگی یافته بود و شهر را در محاصره داشت. کسی نمی‌توانست از شهر بیرون برود. مردم دلاورانه می‌جنگیدند؛ اما دشمن سرسخت بود و نبرد ماه‌ها ادامه داشت.

بخوانید

قصه کودکانه پیش از خواب: دختر باهوش / همه جا زرنگ بازی درنیار

قصه های شب برای کودکان ایپابفا دختر باهوش

کشاورز فقیری بود که خودش زمین نداشت و برای مردم کار می‌کرد. این کشاورز از مال دنیا فقط یک دختر و یک خانه‌ی کوچک داشت. روزی دخترش به او گفت: «باید از حاکم خواهش کنیم که زمین کوچکی به ما بدهد.» وقتی‌که حاکم از فقر کشاورز باخبر شد، خارستان کوچکی را در اختیار او گذاشت تا روی آن کار کند.

بخوانید

قصه کودکانه: توپ سبز سودابه | قورباغه باهوش در برکه آب

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-توپ-سبز-سودابه

سودابه و مسعود در مزرعه‌ی کوچکی زندگی می‌کردند. در جلوی مزرعه آبگیری بود و جلوتر از آن هم جنگل. سودابه کوچولو یک توپ سبز داشت. یک روز صبح می‌خواست توپ‌بازی کند؛ ولی هرچه گشت توپش را پیدا نکرد. او به‌طرف برادرش رفت. مسعود روی بالاترین پله‌ی نردبان نشسته بود.

بخوانید