بهار بود و خانم کفشدوزک در جنگل گردش میکرد. از روی این برگ به روی آن برگ میرفت و برای خودش آواز میخواند. ناگهان چند ابر سیاه جلوی خورشید را گرفتند و هوا بارانی شد. خانم کفشدوزک به دوروبرش نگاه کرد تا پناهگاهی پیدا کند. یک قارچ کوچولو در چند قدمیاش بود.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : باران
قصه صوتی کودکانه: نیلوفر مهربان و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #47
فهرست قصه های این مجموعه: 1- نیلوفر مهربان 2- ها...ها...ها...چی (سرماخوردگی) 3- هر کسی کار خودش 4- یاسمن 5- یک روز بارونی
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: ملکه ی تنها و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #23
فهرست قصه های این مجموعه: 1- ملکهی تنها / 2- مَتَل دویدم و دویدم / 3- مثل باران / 4- مرغ علی قلی / 5- مرواريد
بخوانیدقصه صوتی پگاه قصه گو: یک روز بارانی و 4 قصه دیگر / با صدای: پگاه قصه گو #2
فهرست قصه های این مجموعه: یک روز بارانی / میکو و میمیکی / ماه پیشونی / ماناباس و اتش / گلدونه و باغ وحش
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: وقت باریدن / مریم نشیبا
آسمان پر از ابر شده بود؛ ابرهای سیاه و پر سروصدا. یک تکه ابر بارانی هم کناری ایستاده بود؛ یک ابر بارانی کوچک. ابر بزرگ از راه رسید و گفت: آهای کوچولو برو کنار!
بخوانید