سالها پیش که هنوز تمام کانگوروها و خرسهای استرالیائی آدم بودند یک خرس کوچک استرالیائی و یک کانگورو چنان باهم دوست شده بودند که در یک شکارگاه باهم زندگی میکردند و باهم شکار میرفتند.
بخوانیدTag Archives: استرالیا
افسانه هایی از بومیان استرالیا: افسانه آفرینش خورشید
وقتی تخم شترمرغ در هوا میچرخید و بهطرف آسمان میرفت به تودهی هیزمی برخورد کرد که توسط یکی از ساکنان ابرها به نام «نودنوت» از جنگلهای آسمان جمعآوری شده بود.
بخوانیدافسانه هایی از بومیان استرالیا: افسانه کوتاهی بال شترمرغ
در زمانهای قدیم بال شترمرغها بهاندازهای دراز بود که با آن تا آسمان پرواز میکردند و بر فراز ابرها لانه میساختند. در یکی از روزها شترمرغی که از لابهلای ابرها به زمین مینگریست مشاهده کرد که در نیزار کنار تالابی لکلکهای زیادی جمع شدهاند
بخوانیدافسانه هایی از بومیان استرالیا: هفت خوان یونکارا
وقتی یونکارا به ریاست قبیلهی «کابلاری» رسید تصمیم گرفت که از سرزمین جد خود دیدن کند. نام جدش «بایاما» بود و در سرزمینی دورتر از غروبگاه خورشید زندگی میکرد.
بخوانیدافسانه هایی از بومیان استرالیا: افسانه آویزان شدن روباه پرنده از درخت
در روزگاران قدیم روباه پرنده و سمندر دم خالمخالی باهم دوست صمیم بودند و در یک کپر زندگی میکردند و باهم شکار مینمودند. سمندر روزی به دوست خود گفت: من امروز میخواهم به نزد طایفهای از بومیان بروم...
بخوانید