داستان آموزنده کودکانه خرس مهربان / با دیگران مهربان باشیم

قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-خرس-مهربان

کلاغ کوچولو همان‌طور که پروازکنان می‌رفت، قارقار هم می‌کرد و به همه‌ی موجودات جنگل می‌گفت: «بهار آمده، بهار آمده!» آقا خرسه که عاشق خوردن شیره‌ی درخت بامبو بود با شنیدن حرف کلاغ راه افتاد تا به جنگل درختان بامبو برسد و دلی از عزا درآورد

بخوانید

داستان کودکانه پیش از خواب چراغ دریایی و دوستان مهربانش / به یکدیگر کمک کنیم

قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-چراغ-دریایی-و-دوستان-مهربانش

داستان کودکانه پیش از خواب چراغ دریایی و دوستان مهربانش دریای خیلی بزرگی وجود داشت که محل رفت‌وآمد کشتی‌های خیلی بزرگ بود. یک چراغ دریایی نیز در کنار دریا روی یک بلندی برای راهنمایی کشتی‌ها و نشان دادن راه به آن‌ها قرار گرفته بود. آن شب چراغ دریایی احساس ضعف …

بخوانید

داستان کودکانه پرتقال ‌های کنار پنجره / بی اجازه به میوه درختان دست نزنیم

قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-پرتقال-‌های-کنار-پنجره

خانه‌ی «وی‌شِنگ» در کنار یک باغ بزرگ پرتقال قرار داشت. در کنار پنجره‌ی اتاقی که وی‌شنگ در آن زندگی می‌کرد، یک درخت بزرگ پرتقال، شاخه‌هایش را تا توانسته بود بالا آورده بود و با وزش باد آن‌ها را به پنجره‌ی اتاق می‌زد.

بخوانید

داستان کودکانه پاهایی که دیگر درد نمی‌کنند / به بابا احترام بگذارید

قصه-کودکانه-قبل-از-خواب-چینی-پاهایی-که-دیگر-درد-نمی‌کنند

جوجه مرغ و دوستش جوجه اردک تصمیم گرفتند به میان جنگل بروند و کمی با حیوانات جنگلی بازی کنند. از یک دشت سرسبز گذشتند تا به بوته‌های جنگلی و گل‌های وحشی رسیدند. یک پروانه‌ی زیبا مشغول گشت‌وگذار در میان گل‌ها بود و بالا و پائین می‌رفت

بخوانید