والتر اردک تنهایی است که در یک مزرعه کنار رودخانه زندکی می کند.والتر آرزو دارد که یک اردک دیگر هم در مزرعه باشد.اتفاقاً یک روز اردک زیبایی به نام وینی فرد به مزرعه می آید ...
بخوانیدقصه کودکانه: آدم برفی / به حیوانات کمک کنیم
زمستان شده و بچه ها یک آدم برفی قشنگ می سازند. اما چشم و دماغ آدم برفی گم می شود. آنها شب منتظر می مانند تا ببینند چه کسی آدم برفی آنها را خراب می کند تا اینکه بالاخره می فهمند کار چه کسی است...
بخوانیدکتاب داستان: ابر سیاه هزار چشم / داستانی از علی اشرف درویشیان
آهو کوچولو در حال گردش است که به باغ تاریکی می رسد. ابر سیاه وحشتناک سالهاست که جلوی خورشید را گرفته و باغ در تاریکی فرو رفته است.آهو کوچولو موجودات باغ را به مبارزه علیه ابر سیاه دعوت می کند و سرانجام روشنی خورشید باغ تاریک را روشن می کند.
بخوانیدداستان کودکانه قدیمی: آتش در سیرک / نجات بچه فیل
یک روز بچه ها برای گردش به سیرک حیوانات رفتند. اما یکدفعه سیرک آتش گرفت. بچه ها به جای فرار کردن یا سِلفی گرفتن با آتش، تلاش کردند تا یک بچه فیل را که در آتش گیر افتاده بود نجات دهند...
بخوانیدقصه کودکانه: ماجراهای دراز و کوتوله / دوست هندی
فراز و ایاز دوتا دوست دراز و کوتوله هستند که سوار بر کشتی در راه رفتن به هند هستند. آنها در کشتی با فرشید و جمشید آشنا می شوند و با هم به دیدن یک تاجر معروف در هند می روند...
بخوانید