یک روز مامان خرگوشه تصمیم گرفت برای بچهاش، خرگوش کوچولو جشن تولد بگیرد. برای همین، همه حیوانات جنگل و آدم کوچولوها را دعوت کرد. جشن تولد آن سال، بهیادماندنی بود...
بخوانیدقصه کودکانه «ماجرای سه بچه خرس» _ تلاش برای نجات فرزند
یک روز سه بچه خرس درحال بازی کردن روی شاخه درختها بودند که یک عقاب بزرگ آمد و یکی از آنها را گرفت و به لانه اش برد. اتفاقاً عقاب هم جوجه داشت و جوجهاش به چنگ مادر خرسها افتاد و ...
بخوانیدافسانههای لافونتن «موش شهری و موش دهاتی» + 5 افسانه دیگر
این کتاب دربردارنده 6 افسانه از لافونتن، نویسنده فرانسوی است: - خرس و دو دوست - جغد و عقاب - موش شهری و موش دهاتی - زاغ در لباس طاووس - روباه و انگور - ماهیها و قره غاز
بخوانید«من را بشناس» آموزش نام حیوانات به کودکان و خردسالان
این کتاب آموزشی برای خردسالان نوشته شده است. در این کتاب، خردسالان با نام چند حیوان اهلی و وحشی و ویژگیهای آنها آشنا می شوند.
بخوانیدقصه کودکانه «میمون زرنگ و خرس تنبل» _ تنبلی خیلی زشته!
یک روز یک خرس تنبل وارد جنگل شد. این خرس آنقدر تنبل بود که حاضر نبود دنبال غذا برود. سنجاب مهربان دلش برای خرس سوخت و برایش غذا برد؛ اما میمون زرنگ تصمیم گرفت کاری کند که خرس تنبل دست از تنبلی بردارد و خودش کارهای خودش را انجام دهد.
بخوانید