روزی، روزگاری گنجشکی با کلاغی دوست شد.
بخوانیدقصه کودکانه: عصر حجرِ پرنده کوچولو
یک روز تعطیل وقتی فِرِدی فِلینستون در میان ننوی پِبِل مشغول چرت زدن بود زنش ویلما از خانه خارج شد و گفت: فردی بیا کارت دارم!
بخوانیدقصه کودکانه: علاءالدین و چراغ جادو
در روزگاران کهن در سرزمینی دوردست، خیاط بینوایی زندگی میکرد به نام مصطفی.
بخوانیداستفاده از جواهرات از چه زمانی آغاز شد؟
مردم عادی، غالباً جواهرات را چیزی گرانقیمت میدانند که از نایابترین و زیباترین فلزها و سنگهای گرانبها ساخته میشود.
بخوانیدچرا وقتی کسی عطسه میکند میگوییم «عافیت باشد»؟
هرگاه دوستی عطسه کند میگوییم «عافیت باشد». آلمانیها میگویند «سلامت باشید».
بخوانید