ادموند و دوستاش دوست دارن که شهرشون رو تمیز و مرتب نگه دارن! هرروز صبح، میمون کوچولو تختش رو مرتب میکنه!
بخوانیدداستان کودکانه قشنگ: کارهایی که من عاشقشونم
یک روز بنجامین و بچه کروکدیل که اسمش کرکی بود، داشتن باهم کنار برکه بازی میکردن. مامان کروکدیل هم داشت یک برنج و گوشت خوشمزه برای ناهار درست میکرد!
بخوانیدداستان کودکانه قشنگ: این خطرناکه کرم کوچولو!
کرمها زیر زمین زندگی میکنن! اونا کل روز توی تونلهای زیرزمینی میخزن و سفر میکنن! کرمها کلی از زندگی گرمونرم خودشون زیر خاک نرم و قهوهای لذت میبرن!
بخوانیدداستان کودکانه قشنگ یک روز در شهربازی
هوراااا! امروز، روز شهربازی رفتنه! موش کوچولو فریاد میزنه: هوراااا! موش کوچولوتر داد میزنه: جووونمی جوووون!
بخوانیدقصه صوتی کودکانه صبحانه + 4 قصهی دیگه/ با صدای خاله مهناز#14
فهرست قصه های این مجموعه: 1- صبحانه 2- سه دوست + یک قصه دیگر 3- سیب + این چه جور پرنده ایه؟ 4- شوخی سرت نمی شود؟ 5- شیر و موش + دو قصه دیگر
بخوانید