قصه‌ آموزنده: تجارت و سخاوت || قصه‌های قابوس‌نامه

قصه‌های-آموزنده‌ی-قابوس‌نامه-قصه-تجارت-و-سخاوت

یک روزی بود و یک روزگاری. یک مرد بازرگان بود که با یک بقال در بازار حساب جاری داشت. جنس‌هایی به بقال فروخته بود و پول‌هایی گرفته بود و هر وقت اجناس خرد و ریز لازم داشت به بقال سفارش می‌داد

بخوانید

قصه‌ آموزنده: نیکوکار گناهکار || قصه‌های قابوس‌نامه

قصه‌های-آموزنده‌ی-قابوس‌نامه-قصه-نیکوکار-گناهکار

یک روزی بود و یک روزگاری. در روزگار قدیم پیرمرد مسلمان و دانشمندی در شهر بخارا زندگی می‌کرد که او را خواجه‌ی بخارایی می‌نامیدند. یک روز خواجه مال و ثروت خود را حساب کرد و دید مستطیع شده...

بخوانید

قصه‌ آموزنده: گربه سفید || قصه‌های سندباد نامه

قصه‌های-آموزنده‌ی-سندباد-نامه-قصه-گربه-سفید

یک روزی بود و یک روزگاری. در زمان قدیم مردی بود که در خدمت حاکم شغل میرغضبی داشت و هر وقت می‌خواستند گناهکاری را تازیانه بزنند او را صدا می‌کردند. این میرغضب زن خوبی داشت که چون جان شیرین او را دوست می‌داشت

بخوانید