کنار یک جنگل سبز، بچهگربهی قشنگی با مادرش زندگی میکرد. گربه کوچولو، همیشه سرش را بالا میگرفت و تند و تند پشت سر مادرش راه میرفت. هرکس که او را میدید با خودش میگفت: «این بچهگربهی قشنگ چقدر شجاع است.»
بخوانیدقصه کودکانه روستایی: اسم بلند / چرا اسم بلند خوب نیست؟
یکی بود یکی نبود. خیلی پیشازاین در سرزمین چین دهکدهای بود. در این دهکده رسم بود، مردم روی پسر اولشان اسمی بگذارند که خیلی بلند و طولانی باشد. آنها فکر میکردند «اسم بلند» آدم را بزرگ و مهم میکند.
بخوانید5 قصه صوتی کودکانه: من تشنه ام + 4 قصهی دیگه / قصه گو: خاله مهناز 43#
5 قصه صوتی این مجموعه با صدای خاله مهناز: 1- من تشنه ام 2- من و پوستم 3- مهربانی 4- موش دم بریده 5- موش موشی
بخوانید5 قصه صوتی کودکانه گل نیلوفر مهربان و هفت جواهر رنگینکمان + 4 قصهی دیگه / قصه گو: خاله مهناز 42#
5 قصه صوتی این مجموعه با صدای خاله مهناز: 1- گل نیلوفر مهربان و هفت جواهر رنگینکمان 2- لنگه جوراب قرمز 3- ماجرای سیب قرمز 4- مرد مهربان و مار بدزبان 5- کفشدوزکی که میخواست عروسی کند و روباه روستایی
بخوانید5 قصه صوتی کودکانه قصه شهر شلوغ + 4 قصهی دیگه / قصه گو: خاله مهناز 41#
5 قصه صوتی این مجموعه با صدای خاله مهناز: 1- قصه شهرشلوغ 2- قصه پلی که بود و دیگر نیست 3- قدم یازدهم 4- غولهای بینی دراز 5- صدای بهار
بخوانید