داستان کودکانه: پری ناز یا ناز پری؟ || قدر زندگی را بدانیم.

کتاب داستان کودکانه پری ناز یا ناز پری؟ (13)

سلام. اسم من پری ناز است. من تنها فرزند پدر و مادرم هستم. پدرم معلم است و مادرم خانه‌دار. هر دو نفر به قول خودشان از صبح تا شب کار می‌کنند تا من راحت زندگی کنم؛ اما به نظر من کارشان فایده‌ای ندارد. هیچ‌وقت نمی‌توانند آنچه را که من می‌خواهم برایم بخرند.

بخوانید

قصه کودکانه: کی لباس‌ها را روی زمین ریخته؟

قصه-کودکانه-کی-لباس‌ها-را-روی-زمین-ریخته؟

یک روز قشنگ بهاری، خرگوش خانم یک سبد پر از لباس‌های کثیف را در آب رودخانه شُست و آن‌ها را جمع کرد و به خانه آورد. خرگوش خانم در حیاط خانه‌اش طناب خیلی بلندی از این درخت به آن درخت بسته بود و لباس‌های تمیز و سفید را یکی‌یکی روی آن پهن کرد.

بخوانید

قصه کودکانه: پری فروردین || به یاد چهارشنبه‌ سوری‌ های ساده‌ی قدیم

کتاب قصه کودکانه پری فروردین (10)

در گوشه‌ای از آسمان و از روی یک ستاره‌ی درخشان، پریِ کوچکی به نام فروردین داشت به زمین خدا نگاه می‌کرد؛ اما چشم‌هایش پر از غم بود. چون زمین را سروصدا و دود و غبار زیادی فراگرفته بود. آن پری کوچک دلش می‌خواست به زمین بیاید، اما نمی‌توانست! فقط زمین را نگاه می‌کرد و غصه می‌خورد.

بخوانید