قصه های شیرین فیه ما فیه: نیرنگ پادشاه

قصه-های-شیرین-فیه-ما-فیه-مولوی-نیرنگ-پادشاه

پادشاهی ده کنیزک داشت، هرکدام از دیگری بهتر. روزی آن‌ها از پادشاه خواستند که بگوید کدام‌یک از آن‌ها را بیشتر دوست می‌دارد. او انگشترش را از انگشت بیرون آورد و گفت: «فردا این انگشتر نزد کسی خواهد بود که از همه دوست‌داشتنی‌تر است.»

بخوانید