صندوق کهنه و قدیمی ایی گوشه جنگل افتاده بود، همه حیوانات به وجود صندوق عادت کرده بودند. یک روز خرگوش کوچکی کلید طلایی پیدا کرد و به سراغ حیوانات رفت و به دنبال صاحب کلید گشت.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک تیکه از ماه گم شده | چرخش ماه و زمین و خورشید
مریم کوچولو وقتی که توی یک شب تاریک به آسمان نگاه می کرد، متوجه شد که ماه کامل نیست و یک تکه از اون گم شده بنابراین با ترس و ناراحتی به مادرش گفت که یک تکه از ماه کم شده.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک تکه از خورشید | بچه ها باید از بزرگترها اجازه بگیرند
بچه ها شما خورشید خانم رو دوست دارید؟ فکر می کنید خورشید خانم چه شکلیه؟ دوست دارید خورشید خانم رو از نزدیک ببینید؟ مسعود کودک کنجکاوی است که به همراه محمود قصد دارند یک تیکه از خورشید رو بدست بیارند. اما تیکه خورشید چیزی نبود بجز....
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: یک شب پر از ستاره / اگه شب خوابمون نبرد چیکار کنیم؟
مورچه، کفشدوزک و عنکبوت سه دوست هستند، که یکی از شب های پر ستاره بی خواب شدند و بعد از اجازه گرفتن از مادرهاشون تصمیم گرفتند، که شب رو بیدار بمونن و یک شب پر از ستاره رو تجربه کنند اما خواب آیا به اونها اجازه میده که بیدار بمونند؟
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: مسافرت | فایده دید و بازدید و صله رحم
سپیده کوچولو به همراه خوانواده اش با قطار به اصفهان رفتند. در این برنامه خانم نشیبا داستانی در مورد مسافرت و استفاده ار قطار بعنوان وسیله حمل و نقل عمومی تعریف می کنند.
بخوانید