قصه تصویری کودکانه: شاهزاده عطسه / برای وقت خواب کودکان

قصه-تصویری-کودکانه-شاهزاده-عطسه

روزی روزگاری یک پادشاه و ملکه به افتخار تعمید یافتن فرزند تازه متولد خود، پرنسس رولاندور یک جشن باشکوه برگزار کردند. این ضیافت در تالار بزرگ قلعه برگزار شد و شامل یک جشن مفصل از غذاهای متنوع مانند سوپ، کیک بود.

بخوانید

قصه تصویری کودکانه: شلغم غول پیکر / برای وقت خواب کودکان

قصه تصویری کودکانه شلغم غول پیکر 2

روزی روزگاری زن و شوهر پیری در کلبه ای به نام عمارت ارباب زندگی می‌کردند. همانطور که از اسمش معلومه، اون کلبه، خانه‌ی آقای ارباب بود.  آقای ارباب مرد سالخورده و بداخلاقی بود. می پرسید چرا بداخلاق بود؟

بخوانید

قصه آموزنده داوینچی: کلنگ‌ها / هنگام انتظار یا نگهبانی نباید بخوابی

قصه-ها-و-افسانه-های-لئورناردو-داوینچی-کلنگ‌ها

کلنگ‌ها (درناها) یک پادشاه داشتند. پادشاه از سر اتفاق مهربان بود و پرنده‌ها او را بسیار دوست می‌داشتند و به او وفادار بودند. همیشه وقتی سلطانی خوب و مهربان باشد، همه نگران زندگی و سلامتش هستند و به همین دلیل کلنگ‌ها هم نگران سلطانشان بودند

بخوانید