در زمانهای قدیم، کلاغ و کبکی در همسایگی یکدیگر به سر میبردند. آنها سالها بود که باهم همسایه بودند و به همین دلیل با یکدیگر خیلی دوست بودند. روزی از روزها، کبک از لانه خارج شد و دیگر مراجعت نکرد. روزها و ماهها آمدند و گذشتند؛ اما کبک هرگز مراجعت ننمود.
بخوانیدTimeLine Layout
تیر, ۱۴۰۲
-
۲۵ تیر
قصه های قشنگ: خشم شاهین / پایان تلخ انتقام
در زمانهای خیلی قدیم حاکمی در هندوستان میزیست که در قصر خود شاهینی داشت. آن شاهین سالها بود که در قصر حاکم زندگی میکرد و هر موقع که حاکم برای شکار از قصر خارج میشد شاهین را نیز همراه خود میبرد. روزی از روزها خداوند به حاکم پسری عطا کرد.
بخوانید -
۲۴ تیر
قصه صوتی کودکانه: هزار دست كوچولو + 4 قصه دیگر / با صدای: مریم نشیبا #23
فهرست قصه های صوتی این مجموعه: 1- هزار دست كوچولو 2- سارا كوچولو 3- فكر بینظیر عزیزجون 4- نی نی سنجاب ها 5- هدیهی یواشكی
بخوانید -
۲۴ تیر
کتاب علمی قدیمی آشنایی با حیوانات: زندگی حیوانات ۱
خرسها انواع مختلف دارند. بعضی از آنها در مناطق معتدله زندگی میکنند و رنگ سیاه و خاکستری دارند و پشم تنشان کوتاهتر است. خرسها بسیار باهوش و پرزور هستند و حیوانات کوچکتر از خودشان را شکار میکنند و میخورند.
بخوانید -
۲۳ تیر
قصه آموزنده داوینچی: یاس سفید و توکا / چاه نکن بهر کسی، اول خودت، آخر کسی
یاس سفید بیچاره دیگر بیش از این تحمل نداشت. تعداد زیادی توکای مزاحم آمده بودند و روی شاخ و برگهایش نشسته بودند. آنها برای میوههای سیاه یاس آمده بودند و با چنگالها و نوکشان شاخ و برگهای یاس را میخراشیدند.
بخوانید -
۲۳ تیر
قصه آموزنده داوینچی: مورچه و دانهی جو / پایان خوش انتظار
یک دانه جو، به هنگام درو، بهجا مانده بود و در مزرعه افتاده و در انتظار باران بود تا خودش را زیر تکه خاکی پنهان کند. مورچهای پیدایش کرد، آن را برداشت، روی کولش گذاشت و بهطرف لانهی مورچهها به راه افتاد
بخوانید -
۲۳ تیر
قصه آموزنده داوینچی: پلیکان / مادر، فداکار است
لانهای بود از شاخههای نی و سه بچه پلیکان در آن زندگی میکردند. مار زهردار به شکارهای ضعیفش حمله کرد، گازشان گرفت، خونشان را مکید و هر سه را کشت و درحالیکه از این کارش بسیار راضی و خوشحال به نظر میرسید، تصمیم گرفت منتظر پلیکان شود.
بخوانید -
۲۳ تیر
قصه آموزنده داوینچی: سیلاب / نباید بیش ازآنچه در قدرتمان است، بخواهیم
سیلابی بسیار جاهطلب، درحالیکه فراموش کرده بود که آبش را از باران و جویبارها میگیرد، هوس کرد خودش را بهاندازهی یک رودخانه بزرگ کند. سرکش و پرخروش، کنارههایش را با پائین و بالا بردن و سرازیر کردن گود کرد.
بخوانید -
۲۳ تیر
قصه صوتی کودکانه: گربه ها و موش ها + 4 قصه صوتی دیگر / با صدای مریم نشیبا #22
فهرست قصه های صوتی این مجموعه: 1- گربه ها و موش ها 2- مترسك ترسو 3- محله جدید 4- موش موشی بازیگوش 5- نجات از چاله
بخوانید -
۲۳ تیر
قصه های قشنگ فارسی: جنگل مرموز / موش باهوش کبوترها و لاک پشت را نجات می دهد / هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید
در روزگاران پیشین، در خانهی بازرگانی یک موش زندگی میکرد. موش در لانهی خود صد سکهی طلا ذخیره کرده بود. او روزها روی سکههای طلایی که در لانهاش بود جستوخیز میکرد و لذت میبرد و شبها هم به آشپزخانه میرفت و غذاهای مرد بازرگان را میدزدید.
بخوانید