بابا و مامان نازی کوچولو کارمند بودند. آنها هرروز نازی را به مهدکودک میبردند و خودشان سر کار میرفتند.
بخوانیدTimeLine Layout
اسفند, ۱۳۹۹
-
۲۳ اسفند
قصه کودکانه «انار دونه دونه»
خاله گلنار پیرزن تنها و مهربانی بود که در یک خانهی قدیمی زندگی میکرد.
بخوانید -
۲۳ اسفند
قصه کودکانه «کی از همه قشنگ تره؟»
مورچه سیاه کوچولو توی باغ قدم میزد که چشمش به پروانه افتاد.
بخوانید -
۲۳ اسفند
قصه کودکانه «اگر گربه را ببینم، سرِ دُمبشو میچینم»
گربه قشنگی بود به اسم زیتون که بیشتر وقتها روی پشتبامها و توی کوچهها راه میرفت
بخوانید -
۲۲ اسفند
دکلمه های فروغ فرخزاد / با صدای فروغ فرخزاد / 22 دقیقه با فروغ
چند دکلمه از اشعار فروغ فرخزاد با صدای فروغ فرخزاد
بخوانید -
۲۲ اسفند
قصه صوتی «دفتر مشق» با صدای مریم نشیبا
مدرسه ها باز شده بود و حمید کوچولو ناراحت بود. مریم و حامی خواهر و برادر حمید هستند...
بخوانید -
۲۲ اسفند
5 داستان آموزنده درباره یقین و درجات آن
رتبه و درجات انبیاء با هم فرق میکرد، آن هم به خاطر داشتن مراتب یقین بوده است.
بخوانید -
۲۲ اسفند
5 داستان آموزنده درباره همنشین خوب و بد و تاثیر آن بر انسان
سزاوار نیست مؤ من در مجلسی بنشیند که اهل مجلس معصیت خدا کنند؛ و خود هم قادر بر تغییر مجلس نباشد!!
بخوانید -
۲۲ اسفند
5 داستان آموزنده درباره هدایت گمراهان و ارزش آن
ای علی اگر خدا بهوسیله تو مردی را هدایت کند برای تو بهاندازه آنچه آفتاب بر آن میتابد، خیر قرار داده است.
بخوانید