در روز و روزگاران پیش پسری زندگی میکرد که اسمش «ماکاتو» بود. «ماکاتو» یتیم بود.
بخوانیدTimeLine Layout
فروردین, ۱۴۰۰
-
۳۰ فروردین
قصه سنگاپوری: “تپه، چرا سرخ است” – پاداش ناجوانمردانه
در سنگاپور تپهی کوچکی وجود دارد که میان مردم به «تپهی سرخ» معروف است.
بخوانید -
۳۰ فروردین
قصه لائوسی: “«تائوخام» سنگپران ” – توانا بود هرکه دانا بود
یکی بود یکی نبود. یک پسربچهی دهساله بود، اسمش «تائوخام.» پدر و مادر این پسر مرده بودند
بخوانید -
۳۰ فروردین
قصه کُره ای: “ببر و مرد جوان” هرچیز که خار آید، یک روز به کار آید
در روز و روزگاران پیش مرد جوان و نجیبی راه سفر در پیش گرفت. مرد جوان با اسب سفر میکرد.
بخوانید -
۳۰ فروردین
قصه ایرانی: “راه و بیراه” عاقبت دوست بدعهد و پیمان
یکی بود یکی نبود، در شهری مردی بود راست و درست جوانمرد، در میان مردم معروف به «راه».
بخوانید -
۳۰ فروردین
قصه بنگلادشی: “کلاغ و گنجشک” حکایت دوست ناباب
روزی، روزگاری گنجشکی با کلاغی دوست شد.
بخوانید -
۲۹ فروردین
قصه کودکانه: عصر حجرِ پرنده کوچولو
یک روز تعطیل وقتی فِرِدی فِلینستون در میان ننوی پِبِل مشغول چرت زدن بود زنش ویلما از خانه خارج شد و گفت: فردی بیا کارت دارم!
بخوانید -
۲۹ فروردین
قصه کودکانه: علاءالدین و چراغ جادو
در روزگاران کهن در سرزمینی دوردست، خیاط بینوایی زندگی میکرد به نام مصطفی.
بخوانید -
۲۸ فروردین
استفاده از جواهرات از چه زمانی آغاز شد؟
مردم عادی، غالباً جواهرات را چیزی گرانقیمت میدانند که از نایابترین و زیباترین فلزها و سنگهای گرانبها ساخته میشود.
بخوانید -
۲۸ فروردین
چرا وقتی کسی عطسه میکند میگوییم «عافیت باشد»؟
هرگاه دوستی عطسه کند میگوییم «عافیت باشد». آلمانیها میگویند «سلامت باشید».
بخوانید