Masonry Layout

قصه صوتی کودکانه: قاصدک مغرور / مریم نشیبا

قصه-صوتی-کودکانه-قاصدك-مغرور

قاصدکی بود که به‌تازگی از شاخه‌اش جدا شده بود و دوست داشت همه‌چیز را ببیند و به جاهای دور سفر کند. قاصدک که خسته شد کنار گل سرخی نشست و صدای گریه‌ای شنید. گل سرخ دلش برای دوستانش تنگ شده بود و چون نمی‌توانست پیش آن‌ها برود از قاصدک خواست تا پیغام او را ببرد؛

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: قزل آلای کوچک / مریم نشیبا

قصه-صوتی-کودکانه-قزل-آلای-كوچك

قزل‌آلای کوچکی بود که توی دریاچه کوچکی زندگی می‌کرد. ماهی کوچولو با دیدن پرنده‌ها آرزو می‌کرد که کاش می‌توانست پرواز کند و هر بار برای امتحان کردن از آب بیرون می‌پرید. اما هرچقدر که قزل‌آلا تلاش می‌کرد نمی‌توانست پرواز کند.

بخوانید

قصه صوتی کودکانه: طوطی دم دراز / مهناز محمدقلی

قصه-صوتی-کودکانه-طوطی-دم-دراز-کاور

اون هفته توی مدرسه هفته‌ی پرندگان بود. هفته‌ی مورد علاقه‌ی من. هر روز تو کلاس اطلاعات جالبی درباره پرندگان یاد می گرفتیم. هرچیزی را که یاد گرفتم برای خانواده ام تعریف کردم. به مامان گفت: مرغ مگس خوار می‌تونه عقب عقب پرواز کنه!

بخوانید

قصه صوتی قدیمی: نیم وجبی ها، سه تا خرس کوچولو / با صدای هنرمندان قدیمی

قصه صوتی قدیمی نیم وجبی ها سه بچه خرس کوچولو مرتضی احمدی

توی یک شهر قشنگ، سه تا خرس کوچولو، زبر و رنگ، تپلی مپل، خوش بر و رو، همیشه در کنار هم بودند. یار غار هم بودند. لحظه ای از هم جدا نمی شدند. بدون هم حتی آب هم نمی خوردند. اسمهاشون، خرس دانا، خرس کاری و خرس زرنگ بود. خنده رو بودند و حراف بودند. اما امروز همگی پکر بودند. از دل همدیگه بی خبر بودند...

بخوانید