Masonry Layout

قصه تصویری کودکانه: ماده دیو مهربان

قصه-تصویری-کودکانه-ماده-دیو-مهربان-

روز روزگاری در دهکده ای یک اسباب بازی ساز به نام هَندرز با همسر و پسرش زندگی می‌کرد. اون صبح زود از خواب بلند می شد، مقداری خاک رس جمع می کرد و صبح رو به طراحی و ساخت انواع و اقسام اسباب بازی ها می‌پرداخت: شیر، اسب، ارابه، شاه، فرشته ها و پرنسس.

بخوانید

قصه تصویری کودکانه: لباس عروس زیر دریا

قصه-تصویری-کودکانه-لباس-عروس-زیر-دریا

روز روزگاری در سرزمین یروبان، شوالیه ای به اسم مونه زندگی می کرد. اون بسیار جوان و شجاع و جذاب بود. ولی پادشاه طماع و بدجنس، کلود هرگز ازش قدردانی نمی کرد.مونه اسبی به اسم گودو داشت. گودو یه اسب معمولی نبود. اون از نعمت عقل برخرودار بود...

بخوانید

قصه کودکانه: عید شادی

قصه-کودکانه-عید-شادی

هفته اول عید بود و مهمانان زیادی هرروز به خانه شادی کوچولو و پدر و مادرش می‌آمدند. مهمانان همه خوشحال بودند و باهم حرف می‌زدند و می‌خندیدند. اما شادی کوچولو، غمگین و بداخلاق، گوشه‌ای می‌نشست و با هیچ‌کس حرف نمی‌زد.

بخوانید