Masonry Layout

قصه کودکانه: کی از همه مهم‌تر است؟ || گفتگوی عقربه های ساعت

قصه-کودکانه-کی-از-همه-مهم‌تر-است؟

ساعت دیواری قدیمی و بزرگی در خانۀ «علی کوچولو» بود که سال‌ها بود کار می‌کرد و وقت را به همه نشان می‌داد. پدر و مادر علی و خواهر و برادر بزرگ‌ترش هرروز از روی این ساعت، زمان را می‌فهمیدند و به کارهایشان می‌رسیدند.

بخوانید

داستان زندگی حضرت عیسی علیه‌السلام || پیشوایان راستین

کتاب داستان آموزنده حضرت عیسی علیه‌السلام (24)

این است آنچه برای مریم، دختر عِمران، روی داد. یک روز مریم مقدس از دهکده بیرون رفت تا خود را شستشو دهد. وی دور از مردم، در کنار رودخانه‌ای برای خویش پرده‌ای زد. همه‌جا آرام بود، جز آوای لغزش آب‌ها که در جوی می‌لغزیدند، صدایی شنیده نمی‌شد.

بخوانید

کتاب شعر کودکانه: حسنی و گل‌باقالی

کتاب قصه کودکانه حسنی و گل‌باقالی (12)

یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود، میان یک دشت قشنگ، پر از گل‌های رنگارنگ، پر از پروانه‌های خال‌خالی، یک گوسالۀ کوچولو به اسم «گل‌باقالی» نشسته بود گریه می‌کرد. «گل‌باقالی» غمگین بود. چشم‌های قشنگش از اشک سنگین بود. می‌دانید چرا گریه می‌کرد؟

بخوانید

قصه کودکانه علمی تخیلی: حسنی و آرزوهای بزرگ

کتاب داستان کودکانه علمی تخیلی حسنی و آرزوهای بزرگ (جلد دوم) (12)

گاهی اوقات که [حسنی] افسانه‌های قدیمی را می‌خواند خودش را در فضای آن دوران حس می‌کرد و آرزو داشت که روزی اتفاقی بیفتد که انسان‌ها با خواندن افسانه‌ها وارد زمان خاص آن‌ها شوند و زندگی مردم گذشته‌های دور را از نزدیک حس کنند و مدتی با آن‌ها به سر ببرند. آیا چنین اتفاقی ممکن است؟

بخوانید