Masonry Layout

قصه کودکانه: کرم کوچولوی شجاع || برای موفقیت، تلاش کن!

قصه-کودکانه-کرم-کوچولوی-شجاع

یک روز قشنگ بهاری که جنگل، سرسبزتر و دریاچه، آبی‌تر و گل‌ها، زیباتر از همیشه بودند، پرندگان زیادی روی شاخه‌های بلند جنگل نشسته بودند و آواز می‌خواندند و حرف می‌زدند و می‌خندیدند. هرکدام از آن‌ها درباره‌ی این‌که جنگل، از بالا موقع پرواز کردن چقدر زیباست حرف می‌زدند.

بخوانید

قصه کودکانه: پستچی شهر مهربانی || نامه ای به یک نامه رسان

قصه-کودکانه-پستچی-شهر-مهربانی

زیر آسمان آبی قصه‌ها، شهر کوچکی بود، قشنگِ قشنگ و پر از خانه‌های رنگارنگ. توی این خانه‌ها مردمانی زندگی می‌کردند خوب و مهربان. یکی از این مردمانِ خیلی خوب آقای پستچی بود که همه او را خیلی‌خیلی دوست داشتند.

بخوانید

قصه کودکانه: کی در زمستان خواب بود؟ || خواب زمستانی خاله خرسه

قصه-کودکانه-کی-در-زمستان-خواب-بود؟

در یک روز قشنگ بهاری، قطره‌ی شبنمی از روی برگ گل سرخ افتاد روی دماغ پروانه خانم و او را از خواب بیدار کرد. پروانه خانم چشمان قشنگش را که باز کرد دید ای‌وای خدا جان، بهار شده! خوشحال و خندان بال‌های رنگارنگش را تکان داد و رفت به خانه‌ی خاله‌خرسه و تق و تق و تق در زده. ولی هیچ‌کس در را باز نکرد.

بخوانید

قصه کودکانه: تمام چیزهای بد روزی به آخر می‌رسند

قصه-کودکانه-پریان-تمام-چیزهای-بد-روزی-به-آخر-می‌رسند

يك روز كالولو خرگوشه مقداری اسباب و اثاثیه مثل تبر، پارچه و خیلی چیزهای دیگر برداشت تا به دهات دیگر برود و بفروشد و در ضمن، پسرش را هم با خودش برد که در حمل اثاثیه و اسباب به او کمک کند. آن‌ها اول به دهکده‌ی کفتار رسیدند.

بخوانید

قصه کودکانه: پتویی برای کالولو خرگوشه

قصه-کودکانه-پریان-پتویی-برای-کالولو-خرگوشه

همه‌ی ما می‌دانیم پتو قطعه پارچه‌ی کلفتی است که برای گرم شدن، آن را مثل لحاف روی خودمان می‌اندازیم. در افریقا پتو را از پوست نوعی درخت درست می‌کنند. مردم، پوست این درخت را می‌کنند و آن را آن‌قدر می‌کوبند تا نرم شود.

بخوانید