نزدیک یک دهکدهی قشنگ، پسر کوچولوی زبروزرنگی با مادربزرگ مهربانش زندگی میکرد. اسم این پسر «نمکی» بود. نمکی مثل اسمش خیلیخیلی بانمک بود. مادربزرگ و همهی مردم دهکده او را دوست داشتند. چون نمکی پسر مهربان و باادبی بود.
بخوانیدMasonry Layout
ترانه شاد قدیمی: هاجر عروسی داره ، تاج خروسی داره
اینجا کجاست؟ آسمون! جای کیه؟ مردمون! هرکی توی سیاره اش دلش خوشه با یاراش! لک لک های نازناری! گردن و پادرازی! کجا میرین؟عروسی! عروس کیه؟ هاجره! همون که دل می بره!
بخوانیدقصه کودکانه: لبخند بزن نهال کوچک! || همیشه شاد و امیدوار باشید!
باغ قشنگ و باصفایی بود که درختان بلند و زیادی، با تنههای محکم و قوی داشت؛ درختهایی که میوههای خوشمزه میدادند مثل: درخت گیلاس، درخت سیب، درخت هلو و درخت آلبالو. این باغ درختهای دیگری هم داشت که میوه نمیدادند، اما سبز و خرم بودند
بخوانیدقصه کودکانه: جیرجیرک کوچولو || هرکسی را بهر کاری ساختند.
جیرجیرک چشمهای کوچولو و قشنگش را باز کرد و دید وقتش شده، موقع جیرجیر کردن است. جیرجیرک کوچولو همینکه میدید خورشید خانم میرود تا بخوابد، میفهمید که شب شده و موقع جیرجیر کردن است.
بخوانیدقصه کودکانه: سهچرخهی قرمز || ارزش دوستان خوب!
رضا کوچولو آن روز صبح با خوشحالی از خواب بیدار شد. چون پدرش که مدتی در سفر بود، شب پیش برگشته و یک سهچرخهی کوچک و قرمز برای رضا آورده بود.
بخوانیدقصه کودکانه: گوشهای خرگوش بازیگوش || همانطوری که هستیم زیبا هستیم.
خرگوش کوچولویی بود که در یک جنگل قشنگ و سرسبز زندگی میکرد. یک روز خرگوش کوچولو همراه مادرش به کنار رودخانه رفت تا آب بیاورند، ناگهان در آب، عکس خودش را دید.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: تصمیم مهری کوچولو || یک بچه خجالتی
مهری کوچولو خیلی خجالتی بود برای همین هیچ وقت از خانه بیرون نمیرفت. مهری چون خیلی خجالتی بود به هیچ کس سلام هم نمیکرد. او هیچ دوستی نداشت. یک روز مهری حوصله اش سر رفته بود ...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: موش های کوچولو || موش مرتب و موش نامرتب
موشان خیلی بی نظم بود و موشی خیلی مرتب و پاکیزه. موشی خیلی مهربان بود و همیشه ریخت و پاش های موشان را جمع و جور میکرد ...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: پشمک و دوستان جدیدش || گربهی بی خواب!
چند تا گربه با هم همبازی بودند. پشمک هر کاری کرد خوابش نبرد. او تصمیم گرفت ستارهها را بشمرد. یک، دو، سه ... ولی اصلاً خوابش نبرد که نبرد...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: ماه و ستاره || با صدای: مریم نشیبا
زهرا کوچولو تا به آسمان نگاه نمیکرد خوابش نمیبرد. برای همین همیشه پشت بام میخوابید. او دلش میخواست روزها هم ماه را ببیند. اما یک شب ماه در آسمان نبود ...
بخوانید