Classic Layout

قصه-های-شب-برای-کودکان-ایپابفا-مهمان‌های-عوضی

قصه کودکانه پیش از خواب: مهمان‌ های عوضی / ماجراهای مرغ و خروس

در یک روز آفتابی، مرغ و خروسی توی حیاط خانه‌ای کنار هم نشسته بودند. مرغ بال‌هایش را تکان داد و گفت: «وای، چقدر حوصله‌ام سر رفته است.» خروس گفت: «فصل فندق چینی است؛ بیا قبل از اینکه سنجاب‌ها فندق‌ها را ببرند، برویم بالای کوه و یک شکم سیر فندق بخوریم.»

بخوانید
قصه-های-شب-برای-کودکان-دکتر-غیب‌گو

قصه کودکانه پیش از خواب: دکتر غیب‌گو / هرکسی را بهر کاری ساختند

روزی روزگاری، کشاورز فقیری بود که دو گاو نر داشت. روزی کشاورزی گاوهایش را به شهر برد و آن‌ها را به یک دکتر فروخت. وقتی پول را از دکتر گرفت، دید که دکتر به قهوه‌خانه‌ای رفت، غذایی سفارش داد و مشغول خوردن شد.

بخوانید
قصه-های-شب-برای-کودکان-آشپز-شکمو

قصه کودکانه پیش از خواب: آشپز شکمو

روزی روزگاری دختری بود به نام گرتل. گرتل آشپز بود، اما یک آشپز شکمو. او دست‌پخت خوبی داشت. ولی عادت بدی داشت، عادتش این بود که اول خودش از غذایی که درست می‌کرد، می‌خورد و می‌گفت: «آشپز باید بداند غذایش چه مزه‌ای دارد.»

بخوانید
قصه-های-شب-برای-کودکان-هنسل-و-گرتل

قصه کودکانه پیش از خواب: هنسل و گرتل در خانه‌ی شکلاتی

هیزم‌شکنی بود که از مال دنیا چیزی نداشت، هیزم‌شکن کنار جنگل بزرگی زندگی می‌کرد. او به‌سختی می‌توانست یک وعده نان خالی برای زن و پسر و دخترش که «هَنسل» و «گِرِتل» نام داشتند، تهیه کند.

بخوانید
قصه-صوتی-کودکانه-ماه-محرم-زنجیرزن-کوچولو-کاور

قصه صوتی کودکانه ماه محرم زنجیرزن کوچولو

پسر کوچولوی داستان ما خیلی پسر خوبیه و همه دوستش دارند. توی ماه محرم علیرضا کوچولو دوست داشت که توی هیئت سینه و زنجیر بزند. یک روز علیرضا وقتی‌که با پدرش برای عبادت به مسجد رفته بود، از خداوند خواست و دعا کرد که پدرش برای او یک زنجیر بخرد.

بخوانید
قصه‌های قرآن: سلیمان پیامبر علیه السلام / پادشاه پرندگان و انس و جن 1

قصه‌های قرآن: سلیمان پیامبر علیه السلام / پادشاه پرندگان و انس و جن

هنگامی‌که داود پیامبر، بسیار سالمند شده بود و فرزندانش با او می‌زیستند، خداوند به او وحی کرده گفت: - ای داود، اکنون برای خودت، جانشینی معین کن که من برای هر پیامبری جانشینی از خاندانش مقرر کرده‌ام،

بخوانید