Classic Layout

قصه-صوتی-کودکانه-زنبور-کوچولو630

قصه صوتی کودکانه: زنبور کوچولو / مریم نشیبا

توی دید و بازدید عید زنبور کوچولو با پدر و مادرش به عید دیدنی رفتند. زنبور کوچولو خیلی شیرینی خورد و دل درد گرفت. مادر زنبور کوچولو که دید اون نمی تواند راه برود به او گفت تا خانه باید پیاده راه بروی تا غذایت هضم بشود و دل دردت بهتر شود.

بخوانید
قصه-صوتی-کودکانه-درخت-انار-سحرآمیز-کاور

قصه صوتی کودکانه: درخت انار سحرآمیز: یک افسانه چینی / مهناز محمدقلی

خیلی خیلی پیش‌ها، قدیم‌ها، کنار یک دِه، دوتا برادر، توی یک کلبه‌ی گِلی که خیلی کهنه شده بود زندگی می کردند. تنها دارایی آنها یگ گاو بود و دو تکه زمین. برادر کوچکتر این گاو را خیلی دوست داشت.

بخوانید
قصه-صوتی-کودکانه-یک-دوست-خوب660

قصه صوتی کودکانه: یک دوست خوب / ماجرای دوست تازه

یک شب توی آسمون ولوله به پا بود،همه ستاره ها می خواستند از اتفاقات زمین خبر دار بشوند، همین موقع یک ستاره کوچولو تصمیم گرفت که به زمین بره و خبرها رو برای بقیه ستاره ها بیاره و دوست تازه ای برای ستاره ها پبدا کنه.

بخوانید
قصه-صوتی-کودکانه-یک-روز-به-یاد-ماندنی660

قصه صوتی کودکانه: یک روز به یاد ماندنی / داستان عید قربان

یک روز مادر فریماه و علیرضا بچه ها رو برای عید دیدنی خونه مادر و پدربزرگ بردند. پدربزرگ و مادربزرگ گوسفد چاق و چله ایی برای قربانی کردن تهیه کرده بودند و بچه ها برای پخش گوشت نذری به اونها کمک کردند.

بخوانید
قصه-صوتی-کودکانه-یک-روز-خوب660

قصه صوتی کودکانه: یک روز خوب / حال و هوای محرم

زهرا کوچولو توی ماه محرم با مادرش به مسجد به کودکی که تشنه اش شده بود و از مادرش آب می خواست، آب میده. زهرا دوباره با یک پارچ آب بین عزاداران توی مسجد می چرخه و به همه آب میده و خیلی خوشحال میشه که تونسته توی عزاداری ها کمک کنه.

بخوانید